چه شد که این اثر به وجود آمد، آیا سفارشی از سوی مرکز یا سازمانی و یا نشأت گرفته از غلیان درونی و عشق به سیدالشهدا(ع) بود؟
خیر. این اثر به هیچ عنوان سفارشی نبود، بلکه حاصل یک جوش و خروش درونی و پیوند معنوی بود. ماجرا از این قرار بود که مادر من عشق و علاقه عجیبی به امام حسین(علیه السلام) داشت. به عنوان مثال بارها اتفاق میافتاد که حتی در مراسم مولودی امام حسین(ع) از شدت محبت زیاد به این امام همام و مصایبی که بر ایشان اتفاق افتاده بود شروع به گریه میکرد، حال دیگر بماند که در مراسم عزای سیدالشهدا (علیه السلام) این شور و حرارت چندین برابر میشد. در یکی از دهههای محرم دقیقاً در ظهر عاشورا در خانه بودم و حس و حال عجیبی داشتم. مادرم که من را در خانه تنها دید و از اینکه به هیچ مراسمی نرفته ام ناراحت شد و گفت تمام همسن و سالهای تو در مراسم مشغول عزاداری و خدمت به سید و سالار شهیدان هستند، اما تو در خانه نشستهای؟ این حرف مادرم به همراه حس و حال عجیبی که وجودم را گرفته بود من را راهی اتاق کارم کرد و پشت بوم رفتم. ناگاه قلم به دست گرفتم و طرح اولیه تابلو ظهر عاشورا را در زمان اندکی کشیدم و حتی قسمتی از رنگبندی آن را نیز انجام دادم؛ هنوز نمیدانم که چگونه این اثر خلق شد، اما هر چه بود عنایت خداوند و توجه ویژه سیدالشهدا (علیه السلام) بود که توانستم به قول بسیاری از صاحب نظران، اثری جاودانه خلق کنم. در فاصله کوتاهی از خلق این اثر، پیشنهادهای بسیاری با مبالغ هنگفتی به من برای خرید این اثر ارایه شد، اما چون این کار را عنایت الهی میدانستم به هیچ کدام پاسخ مثبت ندادم، چراکه آن را برای کسب درآمد خلق نکرده بودم و سرانجام پس از مدتی آن را برازنده حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) دانستم و فارغ از هیچ گونه چشمداشت مادی به آستان قدس رضوی تقدیم کردم.